من سـجـده خـود را مـیان کـوچه ها کردم
. نماز عشق را خواندم به پشت درب این خانه
. . ولی من سـجـده خـود را مـیان کـوچه ها کردم
. . . چـنــان آثـار ســیـلـی بـر رخ زردم بـه جـا مـانـده
. . . . که حتی روی خود مخفـی ز چشم مـرتضـی کردم
. . . . . من از سویی علی را می کشیدم، دشمن از سویی
. . . . . . غـــلاف تــیــغ بـاعــث شــد کـه دامــانـش رهـا کـردم
- ۹۳/۰۱/۱۲